شاگرد مبارز امام خمینی(ره)
نگاهی به زندگی آیت الله راستی
آیت الله راستی با عضویت در جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، به یکی از فعالان این مجموعه تبدیل شد و بسیاری از اعلامیهها و بیانیهها بر ضد حکومت محمدرضا پهلوی، امضای او را بر خود دارند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1397/03/29
آیت الله حسین راستی کاشانی متولد ۱۳۰۶ در کاشان از اعضای جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، و عضو شورای عالی حوزهٔ علمیهٔ قم بودند، ایشان در دورههای اول و دوم مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از استان تهران حضور داشتند. وی از روحانیونی بودند که سالها قبل از پیروزی انقلاب پس از مدتی تحصیل حوزوی در کاشان و قم به نجف رفتند. پس از ماجرای اختلافات مرزی بین ایران و عراق در زمان شاه که عده ای از ایرانیهای مقیم عراق را از آنجا خارج شدند ایشان هم به همراه خانوادهشان به ایران آمدند.
ایشان همزمان با تحصیل، به مبارزه با حکومت پهلوی پرداختند و با اطاعت از رهنمودهای امام خمینی(ره) به افشای ماهیت خاندان پهلوی دست میزد و برای برقراری حکومت اسلامی، تبلیغ میکرند. ایشان با تعطیلی درس خود در نجف و حضور در درس امام خمینی سعی در مطرح نمودن و تقویت نهضت امام خمینی(ره) داشتند.
آیت الله راستی با عضویت در جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، به یکی از فعالانترینهای این مجموعه تبدیل شد و بسیاری از اعلامیهها و بیانیهها بر ضد حکومت محمدرضا پهلوی، امضای او را بر خود دارند.
آیتالله راستی کاشانی در آستانه انقلاب و بعد آن دراین تشکل فعال شد. وی در زمان حکومت شاه به نمایندگی از سوی امام خمینی(ره) برای پشتیبانی از اعتصاب کارکنان صنعت نفت به آبادان سفر کرد. همچنین او از کسانی بود که در مسجد دانشگاه تهران متحصن شد.
قسمتی از گفت و گو با آیت الله راستی در رابطه با امام خمینی(ره)
به عنوان سوال اول، لطفا بفرمایید که از چه دورهای و چگونه با حضرت امام خمینی(قده) آشنا شدید؟
زمانی که در قم مشغول تحصیل بودم، به شکلی اجمالی و کلی، از دور ایشان را میشناختم. بعد که به نجف مشرف شدم، در جریان استقبال از ایشان در آنجا، آشنایی بیشتری با حضرتشان پیدا کردم. هنگامی که حضرت امام از ترکیه به عراق تشریف آوردند، ابتدا در کاظمین توقف کردند و سپس به کربلا رفتند. وقتی متوجه شدیم قصد دارند به نجف تشریف بیاورند و در آنجا اقامت کنند، همراه با طلبههای ایرانی برای استقبالی باشکوه از ایشان مشغول فعالیت شدیم. بعدها هم توفیق پیدا کردم با ایشان ارتباط زیادی داشته باشم و به این ترتیب، از ویژگیهای علمی و شخصیتی ایشان شناخت بیشتری به دست آوردم.
بر این اساس، زمانی که رژیم شاه به مدرسه فیضیه یورش برد، حضرتعالی در نجف بودید. این رویداد در حوزه نجف به چه شکل انعکاس پیدا کرد؟
وقتی خبر حمله رژیم شاه به مدرسه فیضیه در نجف پخش شد و طلاب ایرانی متوجه جنایت و هتک حرمتی که به روحانیت شده بود شدند، حرکت خوبی را شروع کردند. هنگامی که حضرت امام(ره) دستگیر و سپس تبعید شدند، این حرکت به اوج خود رسید و طلاب و اهل علم به بیت مراجع رجوع کردند و از آنها یاری خواستند. بدین ترتیب حوزه نجف از حضرت امام و نهضت ایشان حمایت کرد.
چه ویژگیهای شخصیتیای در حضرت امام وجود داشتند که شما را تا این حد مجذوب خود کرده است؟
حضرت امام خمینی(ره) به تمام معنا بر نفس خود تسلط داشتند و کوچکترین اعتنایی به دنیا نداشتند. ایشان نفس را به تمامی در اختیار گرفته و در بندگی خدا سنگ تمام گذاشته بودند. امام همواره مخاطبان خود را به جانب خدا دعوت میکردند. تمایل نداشتند وقتی جایی میروند، عدهای پشت سرشان راه بیفتند و همیشه تنها راه میرفتند. از دیگر ویژگیهای برجسته حضرت امام شجاعت، استقلال رأی و مدیریت قوی ایشان بود. حضرت امام بسیار قاطعانه تصمیم میگرفتند و هنگامی که به یقین میرسیدند، هیچ عاملی نمیتوانست ایشان را از رأیشان برگرداند. ایشان حتی به مرحوم آقا مصطفی هم که از هر نظر مورد تأیید ایشان بود، اجازه دخالت در کارها و تصمیمگیریهایشان نمیدادند.
شیوه برخورد دولت عراق با حضرت امام چگونه بود؟
در ابتدای امر، چون روابط دولت عراق با رژیم شاه خوب نبود، دست مخالفان رژیم ایران، از جمله حضرت امام خمینی(ره) را برای فعالیت باز گذاشت و آنها هم از این فرصت پدید آمده نهایت استفاده را کردند. رژیم شاه که از این وضعیت احساس خطر میکرد، در صدد ترمیم روابط خود با دولت عراق افتاد و از او خواست امام را تحت فشار قرار بدهد تا دست از مبارزه بردارند. دولت عراق از امام خواست دیگر اعلامیه ندهند و علیه دولت ایران سخنرانی نکنند و این فشارها تا زمان هجرت ایشان از عراق ادامه داشت.
یکی از ترفندهای رژیم عراق این بود که گاهی نمایندگانی را برای ملاقات خصوصی با امام میفرستاد، اما امام که فوقالعاده باهوش و دارای درک و فراست سیاسی بالایی بودند، همیشه از چند تن از علما میخواستند که در این جلسات شرکت کنند، زیرا رژیم عراق همیشه پس از چنین ملاقاتهایی، اکاذیبی را منتشر میکرد و امام با این شیوه در واقع کار آنها را خنثی میکردند. از جمله کسانی که در این جلسات حضور داشتند، شهید آیتالله سیداسدالله مدنی بودند.
به نظر بنده مفسر واقعی خط و راه امام، مقام معظم رهبری هستند و مردم باید در تمام زمینهها از ایشان پیروی و اطاعت کنند. در عین حال باید طبق فرمایش حضرت امام، قیام 15 خرداد را یومالله بدانند و سعی کنند پیام این قیام را دریابند و تداوم ببخشند. مردم باید خط امام را بهدرستی بشناسند تا انقلاب روز به روز تقویت شود و صدمهای به آن نرسد.(1)
آیت الله راستی، در زمان حیات امام (ره) به نمایندگی ایشان برای ساماندهی امور حوزه و ایجاد تشکیلات شورای مدیریت حوزه علمیه قم منصوب شد و مُجاز به تصرف در امور شرعیه شد. در این زمینه، وی خدمات شایانی را به سرانجام رسانده است که آثار و برکات آن تا هم اکنون نیز بر جای مانده است. آیت الله راستی به پژوهش در زمینههای گوناگون دینی، پرداخته که برخی از آنان در نشریات کشور به چاپ رسیده است.(2)
پی نوشت:
1- جایگاه امام در حوزه نجف، به خوبی ثبیت شد، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
2- آیتالله راستی کاشانی درگذشت+ زندگینامه، باشگاه خبرنگاران جوان
ایشان همزمان با تحصیل، به مبارزه با حکومت پهلوی پرداختند و با اطاعت از رهنمودهای امام خمینی(ره) به افشای ماهیت خاندان پهلوی دست میزد و برای برقراری حکومت اسلامی، تبلیغ میکرند. ایشان با تعطیلی درس خود در نجف و حضور در درس امام خمینی سعی در مطرح نمودن و تقویت نهضت امام خمینی(ره) داشتند.
همچنین در سال ۱۳۴۳ ایشان موضوع تقلید از امام خمینی(ره) را به شکلی جدی مطرح کردند. وی درجریان تحصن روحانیان در دانشگاه تهران (ماههای آخر سال ۱۳۵۷) هم شرکت داشتهاند.
آیتالله راستی کاشانی در آستانه انقلاب و بعد آن دراین تشکل فعال شد. وی در زمان حکومت شاه به نمایندگی از سوی امام خمینی(ره) برای پشتیبانی از اعتصاب کارکنان صنعت نفت به آبادان سفر کرد. همچنین او از کسانی بود که در مسجد دانشگاه تهران متحصن شد.
قسمتی از گفت و گو با آیت الله راستی در رابطه با امام خمینی(ره)
به عنوان سوال اول، لطفا بفرمایید که از چه دورهای و چگونه با حضرت امام خمینی(قده) آشنا شدید؟زمانی که در قم مشغول تحصیل بودم، به شکلی اجمالی و کلی، از دور ایشان را میشناختم. بعد که به نجف مشرف شدم، در جریان استقبال از ایشان در آنجا، آشنایی بیشتری با حضرتشان پیدا کردم. هنگامی که حضرت امام از ترکیه به عراق تشریف آوردند، ابتدا در کاظمین توقف کردند و سپس به کربلا رفتند. وقتی متوجه شدیم قصد دارند به نجف تشریف بیاورند و در آنجا اقامت کنند، همراه با طلبههای ایرانی برای استقبالی باشکوه از ایشان مشغول فعالیت شدیم. بعدها هم توفیق پیدا کردم با ایشان ارتباط زیادی داشته باشم و به این ترتیب، از ویژگیهای علمی و شخصیتی ایشان شناخت بیشتری به دست آوردم.
بر این اساس، زمانی که رژیم شاه به مدرسه فیضیه یورش برد، حضرتعالی در نجف بودید. این رویداد در حوزه نجف به چه شکل انعکاس پیدا کرد؟
وقتی خبر حمله رژیم شاه به مدرسه فیضیه در نجف پخش شد و طلاب ایرانی متوجه جنایت و هتک حرمتی که به روحانیت شده بود شدند، حرکت خوبی را شروع کردند. هنگامی که حضرت امام(ره) دستگیر و سپس تبعید شدند، این حرکت به اوج خود رسید و طلاب و اهل علم به بیت مراجع رجوع کردند و از آنها یاری خواستند. بدین ترتیب حوزه نجف از حضرت امام و نهضت ایشان حمایت کرد.
چه ویژگیهای شخصیتیای در حضرت امام وجود داشتند که شما را تا این حد مجذوب خود کرده است؟
حضرت امام خمینی(ره) به تمام معنا بر نفس خود تسلط داشتند و کوچکترین اعتنایی به دنیا نداشتند. ایشان نفس را به تمامی در اختیار گرفته و در بندگی خدا سنگ تمام گذاشته بودند. امام همواره مخاطبان خود را به جانب خدا دعوت میکردند. تمایل نداشتند وقتی جایی میروند، عدهای پشت سرشان راه بیفتند و همیشه تنها راه میرفتند. از دیگر ویژگیهای برجسته حضرت امام شجاعت، استقلال رأی و مدیریت قوی ایشان بود. حضرت امام بسیار قاطعانه تصمیم میگرفتند و هنگامی که به یقین میرسیدند، هیچ عاملی نمیتوانست ایشان را از رأیشان برگرداند. ایشان حتی به مرحوم آقا مصطفی هم که از هر نظر مورد تأیید ایشان بود، اجازه دخالت در کارها و تصمیمگیریهایشان نمیدادند.
شیوه برخورد دولت عراق با حضرت امام چگونه بود؟
در ابتدای امر، چون روابط دولت عراق با رژیم شاه خوب نبود، دست مخالفان رژیم ایران، از جمله حضرت امام خمینی(ره) را برای فعالیت باز گذاشت و آنها هم از این فرصت پدید آمده نهایت استفاده را کردند. رژیم شاه که از این وضعیت احساس خطر میکرد، در صدد ترمیم روابط خود با دولت عراق افتاد و از او خواست امام را تحت فشار قرار بدهد تا دست از مبارزه بردارند. دولت عراق از امام خواست دیگر اعلامیه ندهند و علیه دولت ایران سخنرانی نکنند و این فشارها تا زمان هجرت ایشان از عراق ادامه داشت.
یکی از ترفندهای رژیم عراق این بود که گاهی نمایندگانی را برای ملاقات خصوصی با امام میفرستاد، اما امام که فوقالعاده باهوش و دارای درک و فراست سیاسی بالایی بودند، همیشه از چند تن از علما میخواستند که در این جلسات شرکت کنند، زیرا رژیم عراق همیشه پس از چنین ملاقاتهایی، اکاذیبی را منتشر میکرد و امام با این شیوه در واقع کار آنها را خنثی میکردند. از جمله کسانی که در این جلسات حضور داشتند، شهید آیتالله سیداسدالله مدنی بودند.
به نظر بنده مفسر واقعی خط و راه امام، مقام معظم رهبری هستند و مردم باید در تمام زمینهها از ایشان پیروی و اطاعت کنند. در عین حال باید طبق فرمایش حضرت امام، قیام 15 خرداد را یومالله بدانند و سعی کنند پیام این قیام را دریابند و تداوم ببخشند. مردم باید خط امام را بهدرستی بشناسند تا انقلاب روز به روز تقویت شود و صدمهای به آن نرسد.(1)
فعالیتهای علمی و فرهنگی
آیت الله راستی کاشانی در طول عمر خود، تا کنون فعالیتهای علمی و فرهنگی بسیاری را به انجام رسانده است که ذکر همه آنها در این مختصر نمیگنجد. وی حدود پنجاه سال است که به تدریس در حوزههای علمیه کاشان، نجف اشرف و قم میپردازد و از این رهگذر، شاگردان بسیاری را پرورش داده است که برخی از آنان خود، از استادان و فضلایی هستند که در حوزههای علمیه ایران و دیگر کشورها به خدمت به جامعة تشیع میپردازند. برخی نیز در پستهای مهم و حساس نظام اسلامی، خدمت مینمایند.آیت الله راستی، در زمان حیات امام (ره) به نمایندگی ایشان برای ساماندهی امور حوزه و ایجاد تشکیلات شورای مدیریت حوزه علمیه قم منصوب شد و مُجاز به تصرف در امور شرعیه شد. در این زمینه، وی خدمات شایانی را به سرانجام رسانده است که آثار و برکات آن تا هم اکنون نیز بر جای مانده است. آیت الله راستی به پژوهش در زمینههای گوناگون دینی، پرداخته که برخی از آنان در نشریات کشور به چاپ رسیده است.(2)
پی نوشت:
1- جایگاه امام در حوزه نجف، به خوبی ثبیت شد، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
2- آیتالله راستی کاشانی درگذشت+ زندگینامه، باشگاه خبرنگاران جوان