تبیان، دستیار زندگی

جادوگران معروف باستانی

وقتی اهورامزدا یازدهمین سرزمین یعنی «هیلمند» (هیرمند) را در سیستان آفرید، اهریمن نیز جادوگرانی را پدید آورد که با جادو برف و تگرگ و ملخ و عنکبوت بر این سرزمین می ریزند. شاید بر اساس همین روایت است که این سرزمین در نظر زرتشتیان دارای بیشترین جادوگران بوده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
جادوگران
جادوگری که او را بنیان گذار شهر بابل در زمان «جمشید» می دانند در کتاب «شهرستان های ایرانشهر» که نوشته ای به زبان فارسی میانه و مربوط به پایان دوره ساسانی است، به این مضمون آمده است: شهرستان زابل را جادوگری به نام «بابل» بنیان نهاد.

او در دوران فرمانروایی جمشید شاه پادشاه اسطوره (ای ایران) طلسمی به کار برد؛ به این شکل که مانع از حرکت سیاره تیر (عطارد) شد و بعد با همان طلسم تمامی آسمان را که شامل هفت سیاره و برج های دوازده گانه و فلک الافلاک یا هشتمین طبقه آسمان بود، همزمان به مردم نشان داد. مردم ترسیدند و او را پذیرفتند و شهر بابل ساخته شد.»

تور

«تور» جادوگر، سازنده دژ «ارونداسپ» است که آن دژ را با جادو ساخت.

جادوگر معروف دیگر دنیای باستان، جادوگری است به نام «دورَسرَو» که به همراه برادر جادوگرش به نام «برادَروریش» در هنگام تولد زرتشت درصدد کشتن او بوده اند.



ویدِرَفش

«ویدِرَفش» یا همان «بیدرفش» که به نام «بیدرفشِ جادو» هم معروف است از پهلوانان سیاه «ارجاسب» است. او نماینده ارجاسب است تا به دربار «گشتاسب» حامی «زرتشت» برود و او را از پذیرفتن دین جدید منصرف کند. رد این خواسته از سوی گشتاسب، مقدمه جنگ را فراهم می آورد.

در این جنگ، «زریر» که برادر گشتاسب است به دست بیدرفش کشته می شود. در کتاب «یادگار زریران»، بیدرفش به دست «بستور» پسر زریر به قتل می رسد و در شاهنامه «اسفندیار» کشنده بیدرفش است. در یادگار زریران آمده است که بیدرفش دارای لقبی خانوادگی به نام «جادوگ» (Jadug) است.

مَلکوس

جادوگری اهریمنی که در پایان اولین هزاره از سه هزار سال پایانی عمر جهان پدیدار شد. او بارانی سهمگین به نام «ملکوسان» به همراه برف و تگرگ بر زمین می ریزد و باعث مرگ بسیاری از مردم می شود.

 دورَسرَو

جادوگر معروف دیگر دنیای باستان، جادوگری است به نام «دورَسرَو» که به همراه برادر جادوگرش به نام «برادَروریش» در هنگام تولد زرتشت درصدد کشتن او بوده اند.

اُخت

قهرمان تاریک رساله ای به زبان پهلوی به نام «مادَیان یوشت فریان و اخت». داستان اخت بسیار جالب و خواندنی است. اخت با 70 هزار سپاه وارد شهری می شود و می گوید اگر کودکی که هنوز 15 سالش تمام نشده است نتواند به معماهای او پاسخ بدهد شهر و تمام ساکنانش را نابود می کند. پسری به نام «یوشت فریان» حاضر می شود تا این مسابقه را انجام دهد، به شرطی که اگر توانست به پرسش های اخت پاسخ دهد، اخت هم به سه پرسش او پاسخ دهد و اگر نتواند، کشته شود. اخت شرط پسر را می پذیرد و در نهایت کشته می شود. نام این جادوگر در اوستا هم آمده است.

همشهری / دوهفته نامه دانستنی‌ها شماره 197